گزارش پیمایش زمستانه خط الراس هفت خوان به علم کوه( دیماه ۱۴۰۲)

به نام خالق زیبایی ها

گزارش پیمایش زمستانه خط الراس هفت خوان به علم کوه ( دیماه ۱۴۰۲ ) – باشگاه کوهنوردی بینالود نیشابور

مقدمه:

قلل هفت خوان مجموعه قللی مرتفع در خط الرأسی شمال غربی – جنوب شرقی در ناحیه جنوب غربی منطقه کوهستانی تخت سلیمان در حدفاصل
دو رودخانه گرما رود از جنوب و رودخانه تخت سلیمان از شمال قرارگرفته است.
توپوگرافی قلل هفت خوان
مجموعه قلل هفت خوان به صورت خطالرأسی دندانه دار و کمانی از قعر دره میانرود سه هزار به هوا برخواسته و پس از تشکیل در حدود ۲۶ قله بالای
۴۰۰۰ متر، به مرتفع ترین قله آن و پس از آن با گردنها ی به همین نام به قله خرسان جنوبی می رسد.
در مورد اسامی قلل هفت خوان باید این نکته را قید کرد که استاد مشهدی در کتاب بوم شناخت البرز شمالی، نام ۲۳ قله را قید کرده اند که بیشتر
این اسامی از قلل فرعی بوده و باید در نظر داشت که هر بلندی تعریف قله اصلی این خطالرأس را ندارد.
در تصویر زیر نام ۲۳ قله از قلل اصلی و فرعی این مجموعه جانمایی شده است.

 

 

سراسر دامنه جنوبی این مجموعه قلل از زبانه های فرعی یخچال بزرگ هفتخوان پوشیده شده است.
که برخی به صورت سفید و شفاف و برخی نیز در اثر ریزش سنگها بر روی آنها به رنگ تیره دیده می شوند.
بلندترین نقطه این خطالرأس فشرده بر روی جناح شمالی آن به صورت شاخک های برجسته برج مانند چهار هزار متری دیده می شوند.
دامنه جنوبی این خطالرأس به صورت یکدست پوشیده از شیبهای تند سنگالخی و دهلیزهای ریزشی است که به دره آبگرم منتهی می شوند.
لنگریها شامل حدود ۵ قله می شوند که ریشه اولیه چین خوردگی طولانی هفت خوان ها از سوی شمال هستند
که از دل رودخانه و روستای درجان و میانرود به ناگاه بلند شده و هیبت و شکوهمندی خاصی از خود در چشم انداز اطراف به ویژه روستای سه هزار
به جا گذاشته اند.
وجه تسمیه قلل هفت خوان
عدد هفت و ترکیب هفت خوان از دیرباز مورد توجه اقوام بوده است. مانند هفت اقلیم، هفت آسمان، هفت تنان، هفت پادشاه، هفت شهر عشق، هفت
دریا، هفت بیجار، هفت سین و …
هفت خوان در بادی امر افسانه هفت خوان رستم که در شاهنامه حکیم طوس آمده است تداعی میکند. خوان به معنای سفره می باشد و نیز معنای
چشمه و چاه هم می دهد.
هفت خوان یعنی هفت موضع یا هفت مرحله یا سختی و یا هفت مکان است. منظور از هفت خوان به معنی دشواریهای سر راه خط الرأس قلل
می باشد. کوهنشینان منطقه سه هزار بیشتر چشمههای فراوان دامنههای غربی این کوهها را مصداق هفت خوان میدانند.
صعود به قلل هفت خوان
به طور کلی سه مسیر برای صعود به قلل هفت خوان تعریف میشود. کلیه مسیرهای صعود به هفت خوان ها تجربه، تجهیزات و توان باالی جسمی و
روحی را می طلبد.

مسیر های صعود به قلل هفت خوان
۱. کالردشت شمال بریر / پناهگاه سرچال / علم چال / شانه کوه / عبور از یخچال اسپلیت و نگین / گردنه اصلی هفتخوان.
۲.سه هزار /روستای درجان / میانرود / یال اولین لنگری و با پشت سر گذاشتن قلل آن به ابتدای هفت خوان ها می رسد.
۳.گردنه میش چال / صعود قلل گردون کوه – مناره – ستاره – خرسان جنوبی و گردنه هفت خوان.
گزارش های کمی از پیمایش زمستانی این مسیر وجود داشت یکی دهه ۸۰ و فوت زنده یاد حسن زرافشان در مسیر که فقط تا خوان هفتم پیمایش
شده و دیگری پیمایش آقای نیما اسکندری و علی محمودی که تا گردنه خوان هفت بوده است و گزارش دیگری مبنی بر پیمایش کامل این خط
الراس در زمستان وجود ندارد.

بهترین مناظر پس از سخت ترین صعود ها پدیدار می شود

 

امسال بر آن شدیم تا کار نیمه تمام سال ۱۴۰۰ که همان پیمایش خط الراس هفت خوان بود را به اتمام برسانیم .
برنامه در تقویم شش ماهه دوم سال ۱۴۰۲ گنجانده شد ، تمرینات را از اوایل مهرماه پرفشارتر آغاز کردیم .
از ابتدای مهرماه دو تا سه روز در هفته دویدن و تا آذر ماه یک هفته در میان کوهپیمایی و از آذر ماه هر هفته کوهپیمایی و شب مانی داشتیم ولی
متاسفانه امسال شرایط بارش بدتر از سال قبل بود به حدی که فقط دو برنامه را توانستیم در برف شب مانی کنیم .
دی ماه رسید و مرتب هواشناسی رو چک می کردیم ولی باز هم خبری از بارش نبود برنامه قرار بود اوایل دیماه اجرا شود. ولی به دلیل کمی بارش
منطقه ، به ۱۵ دیماه و نهایتا اواخر دیماه موکول شد .
تفاوتی که برنامه امسال داشت ، این بود که قرار شده بود برنامه را بصورت آلپی و بدون بارگزاری اجرا کنیم به همین دلیل دقت لازم را در لوازم و
تجهیزات و تغذیه داشتیم که هیچ بار اضافه ای همراه نداشته باشیم .
حدود ۲۰ دیماه با آقای صالحی در روستای درجان تماس گرفتیم تا از وضعیت بارش در منطقه پرس و جو کنیم . به گفته ایشان بارش از ۲۵۰۰ به
باال بود و هواشناسی رو هم چک کردیم حدود ۶ روز هوای خوب برای اجرای برنامه داشتیم .
۲۲ و ۲۳ دیماه را بارش داشتیم و با احتساب اینکه ۲ روز تا رسیدن به منطقه زمان نیاز داریم با بدرقه دوستان و همنوردان و خانواده ، ۳ نفری (مصطفی یزدی، حمیدرضا میربلوک و رضا فرهمند ) به اتفاق آقای ایوب امین الرعایایی از جلو اداره گاز شهرستان نیشابور، مقابل پارک شهدای
گمنام در ساعت ٧ صبح روز یکشنبه ۲۴ دیماه راهی منطقه شمال و شهرستان سرخرود شدیم .

 

اوایل شب به سرخرود رسیدیم و در ویلای آقا ایوب لوازم رو مجدد چک کرده و بار مشترک گروهی را تقسیم کرده و کوله ها را بستیم تا چنانچه در
روستای درجان فضای مناسب و کافی نبود به مشکل برنخوریم .
با آقا یوسف صالحی از اهالی درجان تماس گرفتیم و هماهنگ کردیم که فردا شب را در منزل ایشان باشیم .

 

دوشنبه ۲۵ دیماه

حدود ساعت ۱۰ صبح سرخرود را به مقصد درجان ترک کردیم. در حدود ساعت ۱۵:۳۰ دقیقه از مسیر تنکابن (جاده دو هزار سه هزار ) به روستای
درجان رسیدیم و مورد استقبال گرم عمو یوسف قرار گرفتیم. جاده کم و بیش پوشیده از برف تازه بود .کوله ها را به منزل عمو یوسف برده و شبی خاطره انگیزی را در کنار عمو یوسف با محبت به سر بردیم.

اهالی روستای درجان مردمانی خونگرم و مهمان نواز هستند و در فصل سرد سال فقط حدود ۱۰ تا ۱۲ خانوار در اینجا ساکن هستند و ما بقی
اهالی به خرم آباد  از بخش های تنکابن برمی گردند. شغل اصلی آنها کشاورزی و دامپروری است و عموماً به کشت و برداشت نوعی لوبیا خورشتی
درشت بنام لوبیا چیتی می پردازند.

سه شنبه ۲۶دیماه

ساعت ۵ صبح بیدار شدیم کوله ها را بسته و آماده حرکت شدیم با ترازو که در خانه عمو یوسف بود، کولهها را وزن کردیم همگی بین ۲۳ تا ۲۴ کیلو
وزن داشت باالخره موقع خداحافظی با عمو یوسف و آقا ایوب فرا رسید جلوی درب عکسی به یادگار گرفتیم و در سرمای صبح و کوچه یخ زده با
احتیاط به راه افتادیم حدود ٧:۳۰دقیقه به میانرود آخرین روستا که خالی از سکنه بود رسیدیم از بین خانه ها خودمان را به یال اصلی که به قله
لنگری و ادامه مسیر می رود می رسانیم میانرود اصطالحا به دلیل قرار گرفتن دو رودخانه یکی در سمت راست که به دره آبگرم که از پشت خرسان
جنوبی و گردون کوه سرچشمه میگیرد و در سمت چپ دره آب معدن که از پشت شانه کوه و دره هفت خوان و تخت سلیمان سرچشمه میگیرد،
قرار دارد و حالت قرارگیری هفت خوان این گونه است که از روی خط الراس سمت راست رودخانه آبگرم و سمت چپ آب معدن را دائماً میبینیم.
از خانه ها که عبور میکنیم مسیر یال مشخص میشود یالی پرشیپ با برفی که چند روز پیش باریده و اصلا تراکم و انسجام خوبی هم ندارد صعود
سختی داریم .

 

به برج سنگی بزرگی میرسیم که یال را سد میکند و مجبور میشویم از سمت چپ رو به بالا حرکت کنیم نیازی به کرامپون نیست این قسمت را
عبور میکنیم و نیم ساعت بعد به ابتدای دهلیز اصلی که عبور از آن واقعاً چالشی است و هیچ راه دیگری جز درگیری با آن را نداریم ، دفعه قبل از
اولین دهلیز سمت راست که طولانی تر هم هست حدود ۲۰۰ متر با کلنگ و کرامپون و هم طنابی عبور کرده بودیم ولی با برف پودری امسال صلاح
نبود وارد آن شویم با مشورت حمید آقا دهلیز سوم از راست که کوتاهتر بود و مسیر تابستانه به حساب می آید را انتخاب میکنیم ،

 

ولی انتهای دهلیز کار ترکیبی سنگ و یخ داشت، هم طناب نشدیم، ۶۰ متری را بدون حمایت همگی رد میکنیم و به جایی میرسیم که نیاز به
حمایت دارد. برف پودری اذیت کننده است حدود ۱۵ متری را صعود کردم و از بلوک سنگی کارگاه گرفتم و بقیه هم با حمایت به کارگاه میرسند
در ادامه چون امکان صعود با کوله نبود به عنوان نفر اول بدون کوله حدود ۲متر بالاتر که مسیر مشخص می شد کوله را گرفته و کمی به چپ تراورس
کردم دوباره رو به باال البته با حمایت طناب ادامه مسیر دادم آفتاب در حال غروب کردن است و سرمای طاقت فرسا شروع میشود که روی خط
الراس از بلوک سنگی مطمئن کارگاه گرفته دوستان یومار زده و دهلیز را به خیر و خوشی تمام میکنیم ، جای توقف نیست کمی باالتر برف خوبی
دارد مشغول آماده سازی جهت چادر زدن میشویم و با اول تاریکی هوا به داخل چادر میرویم.

 

روز نسبتا سختی داشتیم شام شب کشک و پودر کنجد و نان کاک بود فلاسک ها را هم از آب برف پر میکنیم و با کمی شیره انگور مخلوط کرده
و به قصد استراحت و خواب به داخل کیسه خواب هایمان میرویم.

چهارشنبه ۲۷دیماه

گوشی پیام بیدار باش میدهد ساعت ۵ صبح هست بیدار شدیم حدود ۵۰ دقیقه طول میکشد تا کیسه خوابها را با احتیاط با گاز ای پی خشک
کنیم صبحانه نودل را با روغن حیوانی آماده کردیم بعد از بستن کوله ها و جمع کردن چادر در ساعت ۸:۱۰ به سمت لنگری ها حرکت میکنیم
ساعت ۱۰:۵۰ به قله لنگری میرسیم که البته مسیر زیر قله پرشیب تر بود به اطراف که نظاره میکنیم سمت چپ بسیار شیب های بهمنی و خطرناک
که تا کف رودخانه ادامه دارد و سمت راست با شیب کمتر به دره آبگرم میرسد.که اصال توصیه برای فرود نمی شود و سپس ادامه به سمت خوان
اول از اینجا به بعد برف کمتر میشود به اول خط الراس هفت خوان میرسیم که مسیریال هفت خوان به سمت راست متمایل می شود ، عظمت
منطقه نمایان میشود: تخت سلیمان ، علم کوه ، خرسانها ، دره هفت خوان همگی دیده میشود از اینجا دوباره چالشها شروع میشود. هارنس
پوشیده وکرامپون بسته و در مسیر یال تیغه ای با سنگ های ریزشی و پرتگاه های مخوف در دو طرف تیغه با حمایت شروع به حرکت می کنیم و
سپس در ادامه مسیر به یک برج سنگی برخورد میکنیم.

 

که از دور امکان صعود ندارد ولی از سمت راست قابل عبور است اینجا را هم عبور میکنیم و یک برج سنگی دیگر در مسیر ، این را هم عبور میکنیم
بعد از کمی تراورس از سمت چپ ایمن از داخل برف عبور میکنیم دوباره روی خط الراس قرار میگیریم دیگر نیازی به طناب نیست در سمت
راست دره آبگرم دیده میشود کمی بعدتر به سنگهای بزرگ و لق میرسیم برف پودری مانع حرکت تند میشود با احتیاط عبور میکنیم خوان ۴
را هم صعود کرده کمی پایینتر گردنهای با برف عالی جهت کمپ و درست کردن جای چادر شبمانی ساعت ۴:۳۰ وارد چادر میشویم تلفن آنتن دارد
به بچه ها موقعیت را اعالم میکنیم هواشناسی میگیریم طبق هواشناسی های قبلی پنجشنبه را هوای خراب داشتیم که خوشبختانه بارش حذف
شده و فقط هوا ابری پیش بینی شده شام امشب از محصوالت آف کوک استانبولی داریم با کمی ماست چکیده هم دوغ درست میکنیم پس از صرف
مایعات گرم و صرف شام و پر کردن فالسک ها از آب برف برای خواب و استراحت و داخل کیسه خواب میرویم.

 

پنجشنبه ۲۸دیماه

ساعت ۵ صبح هست بیدار شدیم ابتدا به خشک کردن کیسه خوابها مشغول میشویم صبحانه نودل را با روغن حیوانی آماده کردیم بعد از بستن
کوله ها و جمع کردن چادر ساعت ۸:۱۵ دقیقه حرکت میکنیم هوا کمی گرفته است ولی دید خوب است عبور از سنگهای بزرگ و لق احتیاط
میخواهد و کوچکترین بی احتیاطی امکان گیر کردن پا داخل سنگها و اتفاقات ناگوار وجود دارد (به علت شرایط منطقه اصلا امکان امداد زمینی
وجود ندارد) ساعت ۱۴:۴۰ روی خوان ۵ هستیم یادی میکنیم از سال ۱۴۰۰ که کلی بار روی این قله بارگذاری کرده بودیم ولی امسال همه لوازم
و بار را از پایین به دوش میکشیم .

 

کمی پایینتر به جایی برخورد میکنیم که باید ۲۰ متری فرود برویم از سنگی مطمئنی بلوک میگیریم و فرود میرویم و مجدداً رو به بالا و به
سمت خوان ۶ حرکت می کنیم و کمی بعد به سنگ چین زنده یاد حسن زرافشان میرسیم (که در صعود زمستانه سال ۱۳۸۲ در این منطقه جاودانه
شد ) یادش را گرامی میداریم و در گردنه ای بعد از خوان ۶ در محلی نه چندان خوب جای چادر را آماده میکنیم و در ادامه مسیر هم جای چادر
مناسب تری وجود ندارد. ساعت از ۱۶ و ۲۰ دقیقه گذشته و هوا هم رو به سردی میرود داخل چادر میشویم مشغول به برف آب کردن می شویم
سپس کمی ماست را دوغ کرده میخوریم امشب شام عدس پلو با خرما آف کوک  داریم. با پیشنهاد رضا مقداری آلوچه و لواشک را داخل آب
جوش میریزیم نوشیدنی درست میکنیم که البته هم خوشمزه شده بود هنوز به خواب نرفته بودیم که دندان درد به سراغم آمد شاید ۱۰ تا ۱۵
سال اصلا دندان درد نداشتم نمیدانم چه دلیلی داشت مسکن خوردم به امید اینکه بخوابم ولی تا صبح دندان درد اذیتم کرد و نگذاشت که خوب
بخوابم.

جمعه ۲۹ دیماه

هنوز گوشی زنگ نخورده بود که قبل از ۵ بیدار شدیم به خشک کردن کیسه خوابها مشغول شدیم نودل را با روغن حیوانی برای صبحانه مهیا
کردیم و در ساعت ۸ به طرف خوان هفتم به راه افتادیم از سر یال امکان عبور نبود کمی پایینتر رفته و مجدد صعود می کنیم تا در نهایت به خوان
هفتم رسیدیم یک فرود تقریباً ۱۰ متری داشتیم و بعد با حمایت به سمت راست رفته و روی یال منتهی به گردنه قرار گرفتیم باز هم چالشهای
سنگهای بزرگ و لق را داریم کمی پایینتر حجم برف بهتر شد و در نهایت به گردنه هفت خوان رسیدیم ساعت حدود ۱۳ است که چالش های
هفت خوان را تمام کرده ایم.

 

کمی استراحت کرده و به طرف خرسان جنوبی حرکت میکنیم تا نیمه های یال برف خوبی داشت از نیمه ها به بعد برف کمتر بود ، ( این نقطه محلی
بود که به علت شرایط نامناسب جوی در سال ۱۴۰۰حدود ۴۰ ساعت در چادر زمین گیر شدیم و در نهایت تصمیم به اتمام برنامه در آن سال گرفتیم)

قسمتی از مسیر حالت شن اسکی داشت که کار صعود را کمی دشوار میکرد و در نهایت ساعت ۱۶ روی قله خرسان جنوبی عکسی به یادگار میگیریم کرامپون بسته و وارد چالش دیگری میشویم عظمت و ابهت این منطقه بسیار چشمگیر است کمی پایین میرویم برای احتیاط بیشتر یکی از طنابهای ۲۵ متری
را برای فرود آماده میکنیم و در دو مرحله فرود میرویم تا به گردنه ویران کوه میرسیم نزدیک غروب آفتاب است و پیشروی جایز نیست در گردنه
جای چادر را برقرار میکنیم و داخل چادر میشویم امشب شام سوپ و عدسی با گوشت چرخ کرده و پیازداغ داریم خیلی اشتهایی به خوردن نداریم
ولی برای تامین انرژی شروع به خوردن شام می کنیم برف آب کرده و فالسک ها را پر کرده و برای استراحت داخل کیسه خواب میرویم.

شنبه ۳۰دیماه

صدای زنگ گوشی برای ساعت ۵ صبح تنظیم شده با صدای زنگ بیدار میشویم ، امروز روز سنگین و پر چالشی داریم باید قبل از غروب به جانپناه
خرسان برسیم در غیر این صورت عملا جای چادر خوبی در خرسان ها نداریم طبق معمول کیسه خواب ها را خشک میکنیم و پس از صرف نوشیدنی
و نودل در ساعت ۸ صبح بعد از بستن کرامپون و لوازم فنی آماده حرکت می شویم. کمی جلوتر به جایی میرسیم که نیاز به حمایت دارد . با حمایت
شروع به صعود میکنم اما به علت وجود برف پودری زیاد در بین سنگهای ریزشی و برف موجود جایی برای گرفتن میانی وجود ندارد ، حدود ۱۵
متر صعود نزدیک به یک ساعت زمان را میگیرد چون مسیر میل به راست دارد کارگاه گرفتم تا بچه ها هم صعود کنند و ادامه که ۱۰ متر تراورس
و یک فرود ۱۰ متری داریم و فرودی ۴۰ متری از سمت راست تا به گردنه برسیم .

در گردنه ادامه کار ، حرکت با کرامپون روی سنگها دشوار بود کرامپونها را باز کرده که هرجا نیاز بود مجدد ببندیم . مسیری با سنگهای ریزشی
و سست مثل این است که روی لبه تیغ راه میرویم به طوری که در سمت راست پرتگاهی به طول بیش از ۳۰۰ متر به دره هسارچال منتهی میشود
و در سمت چپ دره های پر شیب هفت خوان دیده میشود که بسیار وهم انگیز به نظر می آید.
اینک بر بلندای خرسان میانی ایستاده ایم . ادامه مسیر میدهیم به سمت گردنه خرسان شمالی یک فرود ۱۰ متری رفته به گردنه می رسیم اینجا
سیم بکسل نمایان می شود دوباره کرامپون بسته آماده صعود خرسان شمالی میشویم با کوله سنگین صعود مشکل است ، کوله را گذاشته با یک
حلقه ۲۵ متری و یک حلقه ۵۰ متری کار صعود خود را آغاز می کنم طناب ۲۵ متری را در میانه مسیر به حلقه سیم بکسل که با میخ آهنی بزرگی
مهار بود ثابت می کنم و از آن یک میانی برای طناب ۵۰ متری می گیرم در اینجا سیم بکسل زیر برف پنهان شده خود را به کارگاه بالا که سیم
بکسل دور سنگ بزرگی فیکس شده بود می رسانم طناب را ثابت کرده و فرود می روم . برای سرعت بخشیدن به صعود رضا در حال یومار زدن روی
طناب ۲۵ متری است و در ادامه خود را به طناب بعدی منتقل می کند تا در نهایت به کارگاه می رسد.
حمید هم کار صعود را شروع می کند و بعد از رسیدن به کارگاه من را حمایت کردند تا مجدد صعود کنم و به کارگاه اصلی رسیدیم . از اینجا به بعد
یک طول بیشتر نداریم دوباره طناب ۵۰ متری را بستم و با حمایت بالا رفتم نرسیده به قله طناب ۵۰ متری تمام شد جایی برای ایجاد کارگاه و
گرفتن بلوک سنگی نبود . چون روی قله سنگها ریزشی و لق بود مجبور شدم از کلنگ استفاده کنم و در برف موجود کارگاه (Ded man) ایجاد
کردم تا بچه ها هم ایمن به قله برسند ساعت ۱۳:۵۰ دقیقه بر فراز قله خرسان شمالی ایستاده ایم و خوشحال از اینکه توانسته ایم این چالش را هم
به سلامت عبور کنیم . با هم فکری که با حمید آقا کردیم قرار شد چنانچه حجم برف مسیر هسارچال زیاد نباشد خود را به آنجا برسانیم .
از قله خرسان شمالی ۲ متری پایین تر یک بلوک سنگی مطمئن کارگاه گرفتیم و ۵۰ متر فرود رفتیم تا به نقطه ایمن رسیدیم و شروع به جمع
کردن طنابها و حرکت به طرف جان پناه خرسان کردیم هوا هم رو به سردی گذاشته بود و بادی با سرعت حدود ۴۰ تا ۵۰ کیلومتری در حال
وزیدن بود.

به جان پناه که رسیدیم درب کنده جانپناه را در جای خود از قبل گذاشته بودند اما از منافذ موجود داخل جانپناه پر از برف شده بود به گونه ای که
درب باز نمیشد بی درنگ هارنس و کرامپون ها و طنابها را داخل کولهها گذاشته و آماده حرکت به سمت قله و سپس هسارچال شدیم هرچه به
سمت جلو حرکت میکنیم ولی به قله نمیرسیم واقعا روز سختی را گذرانده بودیم در نهایت سختیها نتیجه داد و ساعت ۱۶:۳۰ در هوای سرد
روی قله علم کوه همدیگر را در آغوش گرفتیم و خوشحال از لذت این صعود عکسی به یادگار میگیریم.

 

و کمی پایینتر خبر صعود و مسیر برگشت را به تیم پشتیبان اعالم می کنیم و شروع به حرکت به سمت پایین میکنیم تا به هسارچال میرسیم
کوله ها را گذاشته آماده زدن کمپ میشویم که باد شدت میگیرد به پیشنهاد حمید آقا دوباره به راه میافتیم تا به آب برسیم خوشبختانه مسیر
تنگ گلو چند روزی هست که از بارشها گذشته و بهمن تهدیدمان نمیکند از روی برف سفت عبور کرده و به تنگ گلو میرسیم به ظاهر رودخانه
هسار چال در زیر برف مخفی شده است در کنار سنگی روزنه ای به رود خانه مخفی شده پیدا می کنیم از آب روان ظرف ها را پر آب می کنیم و
در جای امنی چادر را بر پا می کنیم ساعت از ۹ شب گذشته که به داخل چادر می رویم ۱۳ ساعت فعالیت سنگین فشار زیادی بر ما وارد کرده
بود و فقط میل به نوشیدنی داشتیم پس از صرف نوشیدنی ها از محصوالت آف کوک این بار لبو بسیار دلچسب و خوشمزه به کام مان آمد و شام
هم روغن حیوانی با گوشت چرخ کرده و پیاز داغ و نان کاک را با هم میکس کرده و میل می کنیم و تا نیمه های شب بیداریم و مرور خاطرات می
کنیم .

یکشنبه ۱ بهمن ماه

امروز کار خشک کردن کیسه خواب ها و آب کردن برف را در برنامه نداریم دیر تر از روز های قبل بیدار می شویم و پس از صرف صبحانه در ساعت
۹ صبح به سمت ونداربن به راه می افتیم تمام مسیر جاده سفید پوش است پس از ۳ ساعت و نیم در ساعت ۱۲:۳۰ به ایوب جان میرسیم و با
استقبال گرم آقا ایوب به سمت قرارگاه رودبارک حرکت میکنیم .
در قرارگاه رودبارک با جناب علی نیک بخت دیداری تازه کردیم که ایشان زحمت تهیه نهار را کشیده بود و پس از چند روز فعالیت کوهنوردی نهار
گرم میهمان ایشان و آقا ایوب شدیم. بلافاصله پس از صرف نهار به مقصد سرخرود به راه افتادیم . شب را در سرخرود میهمان آقا ایوب بودیم . و به
بهانه تولد ایشان که به عادت سال های قبل دور از خانواده و در جمع دوستان کوهنورد خود بودند جشن کوچکی بر پا کردیم.

دوشنبه ۲ بهمن ماه

در ساعت ۱۰ صبح به سمت نیشابور به راه افتادیم. تا در مراسمی که باشگاه بینالود و هیات کوهنوردی شهرستان نیشابور تدارک دیده بود حضور
یابیم. نهایتا در ساعت ۲۰:۳۰ دقیقه در سالن سنگ نوردی زنده یاد امینی ثانی مورد استقبال گرم دوستان و همنوردان و خانواده قرار گرفتیم .

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقیست .

 

لوازم و تجهیزات:

لوازم انفرادی؛

کفش سه پوش، کوله ی ۶۰ تا ٧۰ لیتری، ست لباس بیس، لباس پلار، ست گرتکس، کاپشن پر، جوراب پر و جوراب اضافه،
هد لایت با باتری اضافه، عینک آفتابی و عینک کولاک، کیسه خواب، زیرانداز، فلاکس نیم لیتری، کلاه گرم و کلاه کولاک،
دستکش ۵ انگشتی و دستکش ۲ انگشتی ۲ جفت. (لوازم مازاد برای تیم در صورت نیاز یک عینک و یک هدالیت)
لوازم فنی انفرادی؛
هارنس سبک، یومار، ۴ عدد کارابین پیچ، طنابچه خود حمایت، ابزار فرود شکل ۸ , کلاه کاسک، کلنگ، کرامپون

لوازم گروهی؛

چادر Techno word  زیر انداز ضد آب سبک ، سر شعله و کپسول، جت بویل، کتری، قابلمه ی دیزی شکل، بیل برف، اره
برف، میل سونداژ، دورربین، GPS و باتری اضافه و کیت کمک های اولیه

لوازم فنی گروهی:
طناب ۵۰ متری یک حلقه، تک طناب ۲۵ متری ۲ حلقه،کویک درا ۵ عدد، کیل وترایکم و فرند از هرکدام ۲عدد،
کیل کش، اسلینگ بلند ۲ عدد، طنابچهی بلوک ۱۰ متر،
پاور بانک ۱ عدد، صفحه ی سلول خورشیدی شارژی ۱ عدد، ست تعمیرات چادر، تیرک اضافه برای چادر یک عدد.
مواد غذایی:
محصوالت آف کوک ۱۰ بسته – نودل ۲۴ بسته – سوپ آماده ۲ بسته- روغن حیوانی ۴۰۰ گرم – پیازداغ آماده- کشک –
کنجد پودر شده- نان کاک ۲ بسته – ماست چکیده خشک شده – نان ۳ عدد
تنقالت: میوه خشک آف کوک – آلوچه لواشک – بادام زمینی – بیسکویت – مغزیجات – تخمه آفتابگردان
وضعیت زباله ها:
با توجه به انتخاب مواد غذایی کم حجم و محصوالت آف کوک حجم زباله تولیدی بسیار ناچیز بود که تمام زباله تولید شده
در طول برنامه برگشت داده شده است.

 

نکات قابل توجه:

۱.خوشبختانه در اکثر مسیر خط الراس موبایل آنتن دهی خوبی دارد .
۲. باتوجه به اینکه مسیر در تابستان هم پیمایش شده بود در بعضی جاها امکان تراورس وجود دارد . ولی مسیر زمستانه
تفاوتهای زیادی دارد که باید قطعا از سر یال صعود انجام شود .
۳. از نیمه های خط الراس عملا جای چادر مناسبی وجود ندارد و بخصوص از خوان ۶ به بعد و باید طوری زمان بندی
کنیم تا به گردنه برسیم.
۴. استفاده از غذاهای خشک شده وسبک بدلیل وزن کم ، کمک بسیاری در صعود و وزن کوله ها دارد و بسته به ذائقه
افراد ، توصیه ما استفاده از محصولات OFF COOK  است.
۵. این مسیر توان روحی وجسمی بالایی رو می طلبد چون هرروزدرگیرچالش هستیم و همچنین امکان امداد زمینی
وجود ندارد و قطعا امداد هوایی هم در این منطقه بدلیل صخره ای بودن مشکلات فراوانی دارد .
۶. در طول مسیر به علت تعدد فرود های کوتاه ، طناب ۲۵ متری نسبت به طناب ۵۰ متری کارآمدتر می باشد.

تقدیر و تشکر: 

از همه عزیزانی که قبل از برنامه و حین اجرای این برنامه کمک دهنده و یاری رسان ما بودند تشکر و قدردانی مینماییم،
ریاست هیات کوهنوردی نیشابور، اعضای باشگاه کوهنوردی بینالود نیشابور، اساتید ، مربیان و همنوردان گرانقدر شهرستان و
عزیزانی که زحمت کشیدند در مراسم بدرقه و استقبال ما حضور داشتند و حضورشان باعث گرمی دلهایمان شد.

کروکی مسیر پیمایش

کلام آخر

پایانی زیبا بر تلاشی سخت و جانکاه در مهریزی از سرما و یخ و برف , تا نشانه ای باشد روشن در قلب آنانکه دل در گرو کوه دارند و امیدی بباشد بر کارهای نوین که کوهنوردی ما این روزها سخت بدان نیازمند است .

تقدیم به نگاه زیبایتان

اشتراک گذاری در :

درباره سعيد نوروزي

پاسخ دادن

نکات : آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.فیلدهای الزامی علامت گذاری شده اند. *

*

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.